|
به وبلاگ صمصام خوش آمدی هموطن حقوق شهروندی-آداب آپارتمان نشینی-حمل و نقل ترافیک شهری-محیط زیست شهری-پسماند ودفع زباله شهری-زیبا سازی و مبلمان شهری-ایمنی شهری
| ||
|
پیرو مقدمه صفحه قبل
به طور جداگانه به تعريف دو مفهوم استرس و شهر سالم پرداخته و ارتباط بين آن دو و مشکلات و معضلات ناشي از آن رابيان مي کنيم:
تعريف استرس
استرس واکنشي رواني - فيزيولوژيکي است و زماني رخ مي دهد که فرد حس مي کند در موقعيت و شرايط تهديد کننده اي قرار گرفته است. استرس غالبا به صورت احساس اضطراب تجربه مي شود. هنگامي که فرد احساس مي کند در معرض خطر و تهديد قرار گرفته است ،سيستم اعصاب سمپاتيکش او را آماده فرار از خطر يا مقابله با آن مي کند و در عين حال در درون فرد پاره اي واکنش هاي فيزيولوژيکي نظير تپش قلب، تعريق، دلشوره و افزايش ترشح آدرنالين و مواد شيميايي ديگر رخ مي دهد.
تعريف شهر سالم منظور از شهر سالم محيطي شهري است که در آن موسسات آموزشي،موسسات بهداشتي،موسسات حقوقي،حمل و نقل،نظام جمع آوري زباله،فضاي سبز کافي،تراکم مناسب جمعيت،دور نگهداشتن مراکز صنعتي از شهر و نظير آن،رعايت شده باشد. شهر سالم با داشتن وسايل و امکانات حمل و نقل عمومي کار آمد همچون، مترو، سيستم تاکسيراني منظم و منضبط ، تراموا ( اتوبوس ريلي و برقي)- خطوط اتوبوسراني داخل شهري منظم و کارآمد شهروندان و مسافرين را در کمترين زمان و هزينه و به دور از استرس و تنش به مقصد مي رساند.
در شهر سالم ترافيک روان و آرام بوده و آلودگي صوتي شهروندان را آزار نمي دهد. در شهر سالم، حجم فضاي سبز به استاندارد جهاني آن يعني به ازاي هر نفر 80 متر مربع نزديک بوده و بهواسطه وجود چنين فضايي چيزي به نام آلودگي هوا و عوارض آن وجود ندارد.در شهر سالم مبلمان شهري به صورت علمي و جامع طراحي و به اجرا در آمده است، محلهايي از جمله پارک هاي کوچک محلي امکاناتي براي عبور و مرور راحت افراد آسيب پذير، سالمندان و ... در نظر گرفته شده است.در شهر سالم امکانات رفاهي، تفريحي، ورزشي، فرهنگي و ... به يک شکل متوازن و همگن توزيع گرديده است و محلات مختلف از لحاظ برخورداري تفاوتهاي معني داري با هم ندارند. در شهر سالم معضلي به عنوان خرابي آسفالت خيابانها و چاله چوله پياده روها وجود ندارد که خود عاملي براي مخدوش شدن اعصاب عابرين و رانندگان مي شود.شبکه بهداشت و درمان شهر سالم، چنان دقيق و کار آمد است، که مردم در جلوي کلينيک هاي تخصصي و مطب پزشکان بخصوص سر و دست نمي شکنند.در شهر سالم اصولا نبايستي مشکلي بنام حمل زباله و آبهاي سطحي و امثالهم باقي مانده باشد.در يک جمله شهر سالم محيط و محلي است که ساکنين يا شهروندان آن احساس آرامش، آسايش و امنيت مي نمايند، معضلي نيست که بصورت مداوم آنها را بيازارد و قادر به حل آن نيز نباشند. سلامت روان در شهرها
در تعريف شهرسازي آمده‌است: فرآيندي براي شكل‌دهي فيزيكي بافت‌هاي مختلف شهري و روستايي كه منجر به عمران و آباداني گردد. در بهداشت رواني به دنبال آن هستيم شرايط را طوري فراهم كنيم تا انسان توانايي كامل براي ايفاي نقش‌هاي جسمي و رواني خود را داشته‌باشد. بايد توجه داشت كه بهداشت مقدمه سلامتي است يا به عبارت بهتر رعايت بهداشت، حفظ و ايجاد سلامتي را به دنبال دارد.با دقت در واژه‌هايي چون عمران و آباداني در شهرسازي و تعريفي كه براي بهداشت رواني شده، تكيه بر ايجاد فضا و شرايط مناسب براي زندگي سعادت‌مندانه انسان است.
رشد افسارگسيخته ي شهرنشيني و حواشي آن سلامت روان بسياري از شهروندان را به طور مستمر تهديد ميکند.ازدحام جمعيت،بيکاري،فقر،اختلافات فرهنگي و احساس تنهايي در کنار مشکل مسکن براي آنها که اجاره نشين هستند،همگي عوامل مهم تشديد استرس هاي روحي در شهرها هستند.طبق آمارها شهرنشيني به افزايش محسوس بار بيماري هاي اعصاب و روان انجاميده است.همچنين مقاومت به درمان هاي موجود در ساکنان مراکز کلانشهرها بيشتر مشاهده مي شود.مطالعات گوناگون نشان داده است که کودکان در نواحي شهري با مشکلات روحي بيشتري نسبت به کودکان روستائي روبرو هستند.
تراکم جمعيت و اجبار به زندگي در آپارتمان ها موجب شده است تا نقش همسايه ها نيز به عنوان يک عامل دخيل در سلامت روان موردتوجه قرار بگيرد.آلودگي هاي صوتي،نداشتن اطمينان متقابل و تفاوت هاي رفتاري و فرهنگي ،موجب از بين رفتن احساس امنيت و آرامش روحي بسياري از شهروندان مي شود.
مسائل شهري تأثيرگذار بر سلامت رواني
انسان تحت تأثير شرايط محيطي و عوامل فردي نامطبوع، تعادل و آرامش روحي و رواني خود را از دست داده و دچار مسائلي چون استرس و اضطراب، خشونت و پرخاشگري، افسردگي و ناكامي و ... ميگردد. هر كدام از موارد اشاره شده نمادها و علائمي از بيماري رواني است.
برخي از عوامل مؤثر در تهديد سلامت رواني كه ناشي از زندگي شهري است -البته شهري
كه اصول و ضوابط شهرسازي در آن رعايت نشده- عبارتند از:
1- عدم زيبايي سيما و منظر شهر
2- ترافيك
۳- آلودگي صوتي
4- آلودگي هوا
5- عدم دسترسي به مراكز برطرف‌كننده نيازهاي زندگي
6- تأثير متقابل افراد
عوامل دخيل در بروز مشکلات شهري و تنش ها و استرس هاي ناشي از آن
در بسياري از کلانشهر هاي کشورهاي در حال توسعه، افزايش ناگهاني وسائل نقليه موتوري در طول دو دهه ي گذشته ،موجب ترافيک هاي سنگين خياباني در سفرهاي درون شهري شده است.آلودگي هاي ناشي از اين حجم ترافيکي مشکلات بهداشتي متعددي را به خصوص براي گروه هاي آسيب پذير پديد آورده است.در بسياري از شهرهاي کشورهاي در حال توسعه،وجود اتومبيل هاي قديمي،زيرساخت هاي ضعيف جاده اي و به هم آميختگي محل عبور عابرين پياده و دوچرخه سواران با وسائل نقليه ي موتوري ،آسيب هاي ناشي از آلودگي هوا و سوانح ترافيکي را دوچندان مي کند.
مهيا نبودن پياده روهاي مناسب ومسيرامن براي دوچرخه سواري در حاشيه ي خيابان ها به معضل زندگي کم تحرک در شهرهاي فقير دامن زده است.علاوه براين بدون فراهم آوردن چنين زيرساخت هايي تشويق شهروندان به انتخاب وسائل نقليه ي غير موتوري و انجام ساير فعاليت هاي سلامت محور عملا بي نتيجه خواهد بود.
در بسياري از شهرهاي در حال توسعه در جهان، افزايش شديد ترافيک جاده اي در طي دهه هاي اخير، منجر به ايجاد معضلاتي براي سلامت عمومي، خصوصا در گروه هاي آسيب پذير گشته است. جراحات ناشي از حوادث جاده اي در جهان، نهمين علت مرگ و مير به شمار مي آيد و بيشترين ميزان آن در کشورهايي با درآمد کم يا متوسط روي مي دهد. تقريبا نيمي از افرادي که در حوادث جاده اي جان خود را از دست مي دهند، عابران پياده، دوچرخه سواران و موتورسواران مي باشند.
آلودگي هوا در شهر هاي جهان ساليانه به علت عواملي که مهمترين آنها بيماري هاي قلبي-عروقي و تنفسي است، باعث مرگ حدود 2/1 ميليون نفر مي شود.
با اين که آلودگي هاي صنعتي، توليد الکتريسيته و در جوامع توسعه نيافته، سوخت هاي خانگي از عوامل اساسي ايجاد آلودگي محسوب مي گردند، سهم عمده اي از آلودگي هواي شهرها توسط وسايل نقليه موتوري ايجاد مي شود.آلاينده هاي حاصل از حمل و نقل در سراسر جهان از عوامل اصلي تغييرات جوي به شمار مي آيند.
برنامه ريزي هاي نادرست در زمينه حمل و نقل و سخت تر شدن امكان پياده روي و دوچرخه سواري و ديگر اشکالات فعاليت هاي بدني، موجب به وجود آمدن زندگي هاي بدون تحرک و ساکن شده است. اين امر همچنين عاملي براي چاقي و بيماري هاي مرتبط با آن مي باشد.
سر و صداي ناشي از حمل و نقل از ديگر سو عاملي براي بروز بيماري هاي مرتبط با استرس است.
سلامت تمام جمعيت هاي شهري تحت تاثير آلودگي ها و خيابان هاي ناامن قرار دارد. در اين ميان، گروه هايي که در معرض بيشترين خطرات قرار دارند، عموما کودکان، افراد سالمند، معلولين و فقرا هستند چرا که اين اشخاص براي جابجايي از روش هايي مانند پياده روي، دوچرخه سواري و وسايل نقليه عمومي استفاده مي کنند.
پراکندگي شهري غالبا به معناي ايجاد مناطق شهري است که از مراکز حمل و نقل عمومي و شبکه هاي ايمني براي پياده روي و دوچرخه سواري دور مي باشند.اين موضوع وابستگي شديدتري به حمل و نقل موتوري ايجاد کرده و خطرات مربوطه را افزايش مي دهد، همچنين باعث مي شود که توسعه الکتريسيته و زيرساخت هاي آب و فاضلاب ناکارآمد و نامنظم گردند.شرکت در فعاليت جسماني به جهت عوامل شهري مختلفي همانند ازدحام، ترافيک شديد، استفاده زياد از وسايل نقليه موتوري، کيفيت پايين هوا، کمبود فضاهاي عمومي سالم و خدمات ورزشي و تفريحي به امري بسيار دشوار تبديل شده است.
آمار خشونت در ميان مردان جوان در مناطق شهري اغلب به علت عضويت در گروه هاي خلافکار، بيشتر است. خشونت گروه هاي خلافکار اغلب عامل ميزان زيادي از اعمال تبهکاري گزارش شده در شهرها مي باشد. مهاجرت از مناطق روستايي به شهرها، شکسته شدن نظام اجتماعي تثبيت شده، تغييرات دموکراتيک و عدم تساوي در درآمد ها، همگي بر ميزان خشونت جوانان در شهرها مي افزايند.سرعت شهرنشيني با عواقب مرتبط به آن از جمله ازدحام، بيکاري، فقر، اختلالات فرهنگي، انزوا و بدتر شدن وضعيت مسکن، مي تواند خطري براي سلامت روان به شمار آيد.
شهرنشيني مي تواند بر بار اختلالات رواني و طول دوره درمان بيافزايد.اختلالات سلامت روان خصوصا در مناطق شهري کشور هاي در حال توسعه ديده مي شود.افزايش شديد جمعيت در مناطق شهري در سراسر جهان و خصوصا در کشورهاي کم درآمد، موجب توسعه حومه هاي فقيرنشين شده است که در آنها افراد با شرايط دشوار و مشکلاتي از قبيل فقر، فاضلاب، بهداشت، مسکن و جمعيت زياد روبرو هستند.
شهرها، به جهت ايجاد محيط هاي منحصر به فرد براي گسترش بيماري ها از قبيل جابجايي مسافرين با اتوبوس ها، خطوط مترو، فرودگاه هاي بين المللي و بنادر مراکز موثري در انتشار بيماري هاي مختلف محسوب مي گردند.
تعارضات و ناامني ها در محيط هاي شهري و حرکت مردم از بحران هاي روستايي به سوي شهرها، چالش هاي عظيم انساني را به وجود آورده است. مناطق فقيرنشين به علت تلاش و جستجوي گروه زيادي از مهاجران براي پيدا کردن پناهگاهي در حواشي شهرهاي بزرگ، گسترش يافته است.
عملکردهاي فعلي براي شهر سالم و کاهش استرس هاي ناشي از آن
1- بکار بردن دوچرخه درمسير ويژه و وجود محل هاي پارك و تعميرگاه و محل اجاره و فضاي وسيع دوچرخه سواري و امكانات مربوط ديگر و وجود امكانات لازم براي استفاده از دوچرخه به عنوان وسيله اياب و ذهاب ازجمله انواع دوچرخه براي سنين و اقشار مختلف و ارائه تسهيلات خريد و ترويج فرهنگ دوچرخه سواري و گسترش امكانات دوچرخه و ...
2- شبکه فاضلاب و امكانات تصفيه
3- سازه هاي ضد زلزله
4- كتابخانه
5- مترو
6- پارك
7- فضاي سبز
8- ممنوعيت استعمال و خريد و فروش سيگار و انواع دخانيات و مواد مخدر
9- ممنوعيت خطا و گناه (دروغ و...)
10-اعلام خطاها و گناهان و مجازات آنها بويژه تبعيد دائمي
11- مسجد
12- نزديكي محل كار و تحصيل با منزل
13-كشاورزي در اطراف
14-شورا (محله ، شهر و ...)
15-اطلاع رساني همگاني
16-قوانين و مقررات اعلام شده شهري و محلي
17-مقررات ورود خارجي (غير شهروند)
18-امكانات تفريحي سالم براي سنين مختلف
19-ممنوعيت انداختن زباله خصوصا ته سيگارتوسط عابروسواردرمعابروخيابان درنتيجه نبودن ته سيگار در معابر و خيابان و سطح شهر
20-ممنوعيت رها كردن خرده شيشه و ضايعات مانده از تصادف اتومبيل ها در خيايان
21-جاده و خيابانهاي صاف و نبودن چاله و دست انداز و سرعت گيرهاي بلند و نامناسب
22-سركشي مرتب خيابانها و معابر و مرمت آسفالت توسط شهرداري
23- وجود امكانات لازم ديگر شهر كوچك از جمله درمانگاه و بيمارستان و مطب پزشكان و داروخانه و مانند آنها ، و...
24-سركشي و نظارت و رسيدگي امور به طور منظم و نامنظم و رفع اشكال هاي احتمالي
25- مطالعه وضعيت زندگي شهري نسل هاي پيشين و به كار گيري روشهاي مفيد آنها در مركز تحقيقات شهرداري
26- مطالعه وضعيت زندگي ساير شهرهاي داخل و خارج كشور و استفاده از راههاي ارزشمند آنها در مركز تحقيقات شهرداري
27-عبور و مرور رانندگان و عابران از سمت راست
28-نزديك سازي محل زيست وكار وتحصيل
29- امكانات بهداشتي مانند درمانگاه ، بيمارستان ، داروخانه و...
30- جريمه عابر همچون راننده در صورت تخلف
31-سيستم وقف پول
32- استفاده از سيستم هاي خنک کننده طبيعي همچون بادگيرهاي يزد
33- استفاده از باد و خورشيد براي تامين برق
فرضيه اول
1-شهرک سازي
چقدر زيبا و دلنشين است انبوه سازي هايي که دقيقا تمامي جوانب مطالعاتي،علمي و مهندسي روز و استانداردهاي دقيق دنيا در آن بکار رفته و رعايت شده است.حساب چند ده سال آينده آن نيز شده و ظرايف روانشناسي در آن به چشم مي خورد.به عنوان نمونه مي توان به شهرک هاي پرديس،پرند،اکباتان و اقدسيه در تهران اشاره کرد.در ادامه اين گشت و گذار فني سرک کشيدن به بعضي از شهرک هاي شمالي کشور در مناطقي نظير کلاردشت،خزرشهر،کندلوس و نمک آبرود به دليل رعايت نکات ظريف روانشناسي و طراحي خاص در معماري،انسان امواج مثبت و آرامش را به خوبي حس مي کند.
جالب اينکه کلافه و خسته و مضطرب و بيمار و سردرگم نمي گردد.خيابان هاي پهن و عريض،فضاسازي هاي قشنگ و سرسبز و روح نواز،همه چيز سر جاي خود قرار دارد.نه ترافيک نه بوق،نه درگيري فيزيکي،نه مشکل جاي پارک،نه دود و آلودگي هوا،نه تصادف و مجروحيت و مرگ،نه پيگيري و دوندگي هاي اداري و بيماري و بالاخره نه دويدن به دنبال صافکار و نقاش.زندگي به آرامي و همه چيز با هماهنگي خاص جريان دارد.اين موارد دست يافتني است و قابل اجرا اگر پيش بيني و چشم انداز آينده را ترسيم کنيم.
چرا اين شهرک ها گسترش پيدا نکرد؟چرا گذاشتيم بعضي شهرها همچون تهران به اين روز بيافتد؟
چرا ديروز به فکر امروز نبوديم؟
اين سوالي است که فردا از ما خواهند پرسيد.از عمر بعضي از اين شهرک ها چند دهه مي گذردو يا ساخت و طراحي آن به قبل از انقلاب بر ميگردد ولي به گونه اي طراحي شده که گويي ديروز ساخته شده و تا چد ده سال آينده هم تازه و سرپاست.در جامعه امروز اگر طالب زندگي خوب هستيم اينها امکان پذير است ولي يک شرط دارد،اگر در کنار اقدامات ما آينده نگري،پيش بيني و درنظر گرفتن همه جوانب همراه با فکر و انديشه مثبت و نيک باشد،محصول کارمان نيکو خواهد بود.
2-الگوهاي تجربه شده در اين زمينه
شما حساب کنيد در مکان آرام و سرسبز و به دور از هرگونه تنش و استرس زندگي کنيد.در درون يک شهرک که
همه ي امکانات را در درون خود جاي داده است.امکانات بهداشت،حمل و نقل،آموزش و پرورش،تامين امنيت،
مکان هاي تفريحي،سوپر،بانک و ديگر خدمات.البته قابل ذکر است در بعضي شهرک ها چنين امکاناتي پيش بيني و سالهاست عملياتي شده است که امتحان خود را نيز پس داده و ساکنان آن از اين جهات بسيار رضايت دارند و حاضرنيستند به جاي شهرک خود در کلانشهر زندگي کنند.
در همه ي شهرهاي کشور عزيزمان مکان هاي آرام و خوش آب و هوا وجود دارد.در شهرک سازي هاي محاسبه شده هم بازار کار براي همه ي اقشار رونق مي گيرد هم همه داراي مسکن مي شوند و مهمتر اينکه دست دلال و واسطه بريده خواهد شد. اين شهرک سازي ها اگر در کنار دريا،جنگل،حاشيه ي شهرها،در دشت و کوهپايه با مطالعه و محاسبات دقيق و علمي و با آينده نگري همراه باشد مردم به راحتي و بنا بر سليقه ي خويش محل زندگي خويش را انتخاب کرده و به دور از هرگونه تنش و دغدغه ادامه ي حيات خواهند داد و تراکم شديد جمعيت شهرها که به دنبال خود مشکلاتي از قبيل ترافيک،آلودگي هاي صوتي و زيستي و عدم تساوي حقوق شهرنشيني را به دنبال دارد تا حد زيادي مرتفع خواهد کرد.
۳-پیشنهاد
ساخت شهرکي با معماري سنتي که معيار و اصول استانداردهاي روز دنيا در آن لحاظ شده و ضمنا سازه هاي شهرک بسيار مقاوم و در برابر زلزله امتحان خود را پس داده است. از لحاظ امور اداري هم به ندرت پيش مي آيد براي انجام کارها به مرکز شهر تردد کنيم که خود با مشکلاتي از قبيل ترافيک،استرس هاي روحي و فوت وقت و هزينه همراه خواهد بود،چرا که تمام ادارات مورد نظر را داخل شهرک داريم.اطراف شهرک کشاورزي و دامداري صنعتي هم به صورت تعاوني توسط اهالي ايجاد شده که محصولاتشان از توليد به مصرف است.
اهالي شهرک هر روز با دوچرخه به محل کشاورزي و دامداري خود مراجعه مي کنند و نيازهايشان رابا قيمتي مناسب خريداري مي کنند.اين شهرک ها براي کساني که از زندگي شهري خسته شده اند و يا بيماري قلب و عروق دارند بسيار کارساز است.
فرضيه دوم 1-شهرسازي منطبق با مسيرهاي دوچرخه
ساعت ها در ترافيک ماندن و شمارش دقيقه ها براي رهايي از آن،هنگامي که ديگر نفس هايتان از دود بيش از اندازه ي ماشين ها به شماره افتاده،ممکن است بارها شما را در کلانشهري مانند تهران کلافه کرده باشد. شايد آن زمان شما پيش خود بگوييد که اي کاش مي شد از اين وضعيت خلاص شد و ممکن است همان لحظه آرزوي حضور در شهري پر از دوچرخه که در آن ترافيک معنايي ندارد را بکنيد،شهري که مردم آن با استفاده از دوچرخه ضمن رسيدگي به کارهاي روزمره شان،به نحوي ورزش هم مي کنند و از طبيعت شهر لذت هم مي برند.
بايد بخواهيم از همين فردا به جاي استفاده هاي بي مورد از خودرو هاي شخصي مان،از وسائل نقليه ي عمومي استفاده کنيم و يا با استمداد از شهرداري شهر،ايستگاه هاي دوچرخه سواري احداث کنيم،تا در شهري بدون ترافيک،آرام و مهمتر از همه،بدون آلودگي و البته سالم زندگي کنيم. شهري که اکثرمان در روياها به دنبال آن مي گرديم.
فرضيه سوم
1-خلاقيت در زيباسازي شهرها بسياري از ما در شهرها زندگي مي كنيم ، ولي هنگامي كه با كمي دقت به اطراف خود نگاه ميكنيم ، در مي يابيم شهرها تبديل به موزه هايي شده اند كه نازيبايي ها را به نمايش گذاشته اند. به هنگام طلوع آفتاب ، كوچه ها و خيابانها با دستان زحمت كش و پركار نيروهاي خدماتي شهرداري از آلودگي ها پاك مي شوند و در انتهاي روز ، تمامي سطح كوچه و خيابانها پر از زباله مي شود . كمتر كوچه و خياباني را مي توان يافت كه با گل و گياه و با نظمي در خور تحسين آراسته شده باشد ، به گونه اي كه با عبور از آن ، روح انسان تلطيف يابد. در نماي ساختمان ها خبري از بكارگيري فضاي سبز نيست و بسياري از مردم اطلاعاتي در خصوص زيبا سازي و طراحي فضاي سبز ندارند و خلاصه كلام آنكه خبري از خلاقيت انسان ها براي زيبا سازي شهر نيست. حال اين سوال در ذهن ما شكل مي گيرد كه چرا كوچه ها و خيابان ها نازيبا هستند؟
شايد چندين علت وجود دارد:
1)روشي براي مشاركت دادن مردم در زيباسازي شهري طراحي نشده است. 2)مردم از آموزش هاي لازم براي يك زندگي شهروندي موفق برخوردار نشده اند. 3)مردم هنوزبه نقش زيبا سازي شهرها و تاثيرات رواني آن برجسم وروان خود اطلاع ندارند. 4)مردم گاهي زيباسازي شهرها رابا چراغاني كردن ومصرف بي رويه برق مترادف ميدانند. 5)فرصتي براي خلاقيت انسان ها براي زيباسازي شهرها در نظر گرفته نشده است. هنگامي كه از مجتمع مسكوني و يا منزل شخصي خود خارج مي شويم و به داخل كوچه مي رويم در مي يابيم كه به محيطي قدم گذاشته ايم كه ديگركسي درفكرزيبا نمودن آن نيست و شهرداري نيزازمنابع انساني كافي براي حضور در تمامي اجزاي شهر برخوردار نيست و چه بسا براي حضور در تمامي قسمت هاي شهر ، نياز به لشكري بيكران از انسانهاست كه امكان تامين آن نيز امكان پذير نخواهد بود و تنها بايد روشي جديد براي مشاركت مردم در زيبا سازي كوچه ها خلق كرد.
موضوعات مرتبط:حقوق شهروندی,حمل و نقل ترافیک شهری,ایمنی و پیشگیری از حوادث شهری,زیبا سازی و منظرهای محله,محیط زیست شهری,پسماند و پاکیزگی محله,آپارتمان نشینی و حقوق همسایگی,آلودگی هوا و کنترل آن, برچسب ها : , [ جمعه 30 / 1 / 1392 ] [ 1:30 قبل از ظهر ] [ صمصام ]
|
| |